پرسید که چرا دیر کرده است ؟ نکند دل دیگری او را اسیر کرده است ؟

 

خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است !

شاید چند دقیقه ای دیر کرده است...

گفتم امروز هوا سرده بوده ، شاید موعود قرار تغییر کرده است !

خندید به سادگی ام و گفت : احساسِ پاک تو را زنجیر کرده است 

گفتم از عشق من چنین سخن مگوی...

گفت : خوابی ! سالهاست که دیر کرده است...

در آیینه به خود نگام میکنم ... آه عشقِ تو ، عجب مرا پیر کرده است !

راست گفت آیینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
[ دو شنبه 31 فروردين 1394برچسب:, ] [ 11:29 ] [ بیگی ] [ ]