نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





کچلان فیس بوکی


[+] نوشته شده توسط بیگی در 16:55 | |







رمز پیروزی


[+] نوشته شده توسط بیگی در 16:53 | |







براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

گفتم : تو شیرین منی ! گفتی :‌ تو فرهادی مگر ؟

 

 گفتم خرابت میشوم . گفتی : تو آبادی

 

مگر ؟ گفتم ندادی دل به من .

 

 گفتی تو جان دادی مگر ؟‌ گفتم ز کویت میروم .

 

گفتی : توآزادی مگر ؟‌

 

گفتم فراموشم مکن .

 

 گفتی : تو در یادی مگر ؟


[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:5 | |







http://s5.picofile.com/file/8123507234/61797_DX09zuT9.jpg


با تو بودن برایم بهترین لحظات زندگی است..
و من وجود پرمهر و سرشار از عشق تو را..
در کاشانه قلبم به وضوح می بینم..
و می دانم با تو می شود به خدا رسید..

[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:26 | |







 

http://s5.picofile.com/file/8136957976/normal_0_042070001313237217_pixnaz_ir.jpg


یه زندگی ایده آل یعنی:
قبل از اومدنت، عشقت برات آرایش کنه؛
عطر بزنه؛
لباس نو تنش کنه؛
بپره تو بغلت؛
بوست کنه؛
دستشو دور گردنت بندازه؛
نگاش کنی؛
نگات کنه؛
بگی: خانومم عاشقتم!!!
بگه: مرد من دیوونتم!!!
با صدای مردونه تو بغلش بخندی؛
با ظرافت زنانه شیطونی کنه؛
وقتی جلو آینه وامیستی براش فیگور میگیری میگی: عضله رو نگا؟؟؟
بخنده بگه: تو قوی ترین مرد جهانی!
از تو آینه چشمک بزنی بگی: وروجک تو هم خوشکل ترین دختر دنیایی؛
بری دنبالش فرار کنه؛
بزور بگیریش؛
بلند بخندین؛
یهو آروم شین؛
یهو ساکت شی تو گوشت بگه: دوستدارم؛
تو گوشش بگی: میمیرم نباشی؛
وقتی از حموم میاد، موهاشو خشک کنی؛
وقتی میخوایی بری حموم، اون ریشتو بزنه و تو بگی: آخه کوچولو تو رو چه به این کارا! برو غذاتو بسوزون!!
بعد اون لج کنه؛
تو هم نازشو بکشی؛
زندگی یعنی: با تمام سختیاش خوشبخت باشی، به شرطی ...
"اونیکه باید باشه، باشه"
این بهترین زندگیه

نظرات (0)

[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:25 | |







 

http://s5.picofile.com/file/8141723334/q3lqikjmiwcycaxg49vi.jpg



برایم مهم نیست چه میشود...
به همه باورهایم سوگند...
هیچ چیزی برایم مهم نیست...
یک کلام...

من... دست از... دوست داشتنت نمیکشم...

و این یعنی... نهایت خوشبختی...
گیرم تمام دنیا بگویند ما مال هم نیستیم...
ما به درد هم نمیخوریم...
گیرم برای زیر یک سقف رفتن...

عشق
...
آخرین معیار این جماعت باشد...
گیرم دوست داشتن بدون سند حرام باشد...
عجیب باشد...
باور نکردنی باشد...
من اما...
گیر این گیرها نیستم...

من تا ابد...
گیر چشمان توام...
گیر دوست داشتنت...

میخواهم همه بدانند که...
من برای دوست داشتنت...
برای لمس دستانت...
برای غرق شدن در آغوشت...
از هیچکس اجازه نمیگیرم...
حتی خودت...

نظرات (0)

[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:24 | |







 

http://s5.picofile.com/file/8146847050/7c48d3072a64de78796ba0fcb99d5268_GsX568XXMNgxf86dEr.jpg

ایســـتـــاده ام ...
بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود ...
مـــن ،
همیـــن جا ،
کنار قـــول هایت ،
درســـت روبـــروی دوســـت داشتـــنت و در عمـــق نبـــودنت ،
محـــکم ایـــستاده ام !!

نظرات (0)

[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:23 | |







 

 

http://s5.picofile.com/file/8147876100/khoshbakhti.jpg

 
خوشبـختی
داشتـن کـسی اسـت
کـه بیشتـر از خـودش
تـــو را بخـواهد
و
بیشـــتـر از تـــو
هیـچ نخـواهد
و
تـــو...
برایـش تـــمام زنـدگی بـاشی...

 


[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:21 | |







سلامتی روزی که من سفید پوشیدم...

همه مشـــکی پوشیدن و من حال میکنم با تریپشون....

سلامتــی اون چند تا شونه که تابوت نحس من رو دوششونه.....

سلامتی صدای بلند و صدای تکرار جمعیت.....

سلامتـــی صوت قرآن یه بینوا.....

سلامتی اشکا...

سلامتی خاکا...

سلامتی سنگا...

سلامتی دل کندنا...

سلامتی غش کردنا...

سلامتی تنهایی زیر خاک...

سلامتی روزی که نیستم.....

سلامتی روزی که رفقا فراموشم میکنند...

سلامتی روزی که هیچ یاد و خاطره ای از من تو ذهن اطرافیان نمونه

سلامتی اون دسته افرادی که با یادشون زندگی کردم...ولی یه لحظه به فکرم نیفتادن سلامتی اون بیل و کلنگی که...منو از این همه بدبختی آزاد میکنه سلامتی اون همه خاکی که روی من میریزن...

تا بفهمم چقدر سنگینی می کردم رو دل بعضی ها....

سلامتی این بغض لعنتی که مثل يه سنگ خودشو نگه داشته

سلامتی روزی که تک تکتون میــــــــــــــــــگین...بی معرفت...چرا رفتی!!!؟؟

سلامتــــی روزی که بگین...:پاشو دلمون واسه مسخره بازیات تنگ شده...

سلامتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی روز آخر زندگـــــــــــــــیم...

 


[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:44 | |








[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:44 | |








[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:42 | |








[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:41 | |








[+] نوشته شده توسط بیگی در 8:41 | |







 

از آش روزگــــار چــنـــان  دهـــــــانم ســوخـــت  

 

کـــــــــه از تـــــــــرس 

 

آب  یـــخ  را هــم  فــــوت مـیکــنم


[+] نوشته شده توسط بیگی در 13:56 | |







 

در روزگار غریبے که ωـزاے خوب بودن,خنجر از پشت خوردن ا ωـت.....


پـω بزن که ωـزاے من،از درد به خود پیچیدن ا ωـت...


بزن که یک عمر تکرار اشتباه ,دا ωـتان تکرارے زندگے ام شده ا ωـت...

 

بزن تا که احـωـا ωـات گرانم را به بهایے ارزون نفروشم دیگر...


بزن که ωـزاے قلب ωـاده ے من

 

همین خنجرهاے به زهر آغشته ے توωـت....


بـــزن تــا شاید فهمیدم کـه همیشه خــوب بــودن

 

خوب نیـωـت و گاهے باید بد بود , بد...

 
فــــرو کـــن خنجرت را نـــارفــیــق...

 

تا که دردش بیدارم کند ازخوابے که در آن همه را خوب میبینم


بــزن ,بــزن کــه ωـزایم مـــــــــــــــــرگ ا ωـت.....


[+] نوشته شده توسط بیگی در 13:55 | |







 

گـــــــــــاه بیــان احســاســات ،دشــوار است 

 

ولــی می خـــــــواهم بــدانی کـه تا چــه حــد 

 

دوســــتــــــــت دارمـــــــــ

 

صبــح هنگـــام  کــه  چشــم می گشــایـم

 

و تــــــو را در کنـــــار خـــــود می بیـنــم 

 

از بـــا تــو بــودن شــادمــان مـی شـوم 

 

تــــــو را تــحســین  میـــکــنـــم  

 

بـــا تـــمـام  وجـــــود دوسـتـت دارم

 

هـر روز صبـح  کـه چشم می گـشایـم

 

و تــــــو را در کنـــــار خـــــود می بیـنــم 

 

 میــدانـــم  هـــر چــه پیــش آیـــــــــــد 

 

اهـمیـتـی نـــــدارد 

 

آن روز،روز خــوبــی خــواهد بــــود 

 


[+] نوشته شده توسط بیگی در 13:55 | |







 

بـــدیِ از هــم پــاشیدگی رابــطه ها

 

نـــه تــنها مــانـدن اسـت

 

و نــه رفتـن یک بــی لیـاقت از زنــدگیتـان

 

فــــــــاجـعه آنجـــاست 

 

بــاور و اعتـمادت  هـم چنان آسـیب میبـیند

 

کِ دیگــر حــرف هیچـکس را بــاور نخـواهی کـرد 

 

حتــی اگــــر صــادق بــاشـد

 

محــکوم است بِ سوختن در آتشـی کِ دیگـران افـروختند


[+] نوشته شده توسط بیگی در 13:55 | |