خسته ام...
این روز ها...
خسته تر از آنم که بخواهم گله کنم از آدم هایی که خواسته یا نا خواسته دلم را شکستند....
نه پایی برای رفتن دارم نه دلی برای کندن...
آرام و بی صدا گم می شوم در تمام حرفهایی که نشنیده گرفته شد...
تمام اشک هایی که نادیده گرفته شد...
و تمام منی که از یاد ها رفت...
دنیایتان ارزانی خودتان من دیگر بازی نمی کنم...
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: